تاریخ تحول گزارش‌دهی در افغانستان: از انتقال شفاهی معلومات تا هوش مصنوعی

در گذشته، گزارش‌دهی در افغانستان بیشتر بر اساس روایت شفاهی و تجربه شخصی بود. معلومات به‌شکل شفاهی منتقل می‌شد؛ مانند قصه‌های کوچه از زبان بقال محل یا پیش‌بینی آینده از میان گفتگوی‌های کلان‌های قریه.

امروز اما، با تحولات شگِرف و شگفت‌انگیز، جهان بر محورهای جدیدی می‌چرخد؛ از جمله دیتا و الگوریتم – محورهای که عصاره گزارش‌دهی را در عصر حاضر می‌سازند. بیایید از اهمیت دیتا شروع کنیم.

دیتا: شریان حیاتی مدیریت و کاروبار

تغییرات در این دنیا همیشه حالت تعجیلی و شتابزدگی داشته؛ اما شتابزدگیِ که امروز شاهدش هستیم، چیزی‌ست که – نه فقط خواص، بلکه – عوام، همه می‌بینند، درک می‌کنند، و گاهی نگران می‌شوند.

در میان این نمایش، درک و نگرانی، ولی انسان‌های هستند که این فُرصت را غنیمت شمرده و از آن به نفعِ خود و کاروبار خود استفاده می‌کنند.

آنها می‌دانند که گنج جدیدی از راه رسیده و خونی جدید جریان یافته: دیتا. از دید آنها دیتا مثل خون در رگ‌های یک کاروبار، سازمان و نهادها است.

آنها می‌فهمند که جریان دیتا، ستون فقرات هر نوع مدیریت موفق، اقتصاد مقاوم و رقابت افتخارآمیز در این رقابت‌ها و کشمکش‌های تعجیلی، چندبُعدی و پیچیده را می‌سازد.

در این مسیر، در این محیط و فضا، توانایی خواندن، درک و ارتباط‌گیری با دیتا – یا همان سواد دیتا – برای هر مدیر، هر صاحب کاروبار و حتی برای افراد مسلکی و مأمورین، حالا نه فقط یک ضرورت، بلکه یک ضرورت مطلق باشد.

این سواد به آنها کمک می‌کند تا گذشته را به درستی بخواند و تحلیل کند، حال را با چشمانِ باز مدیریت کند و با ذهنِ روشن برای آینده استراتیژی تدوین نمایند.

این مقاله درباره اهمیت دیتا و قدرت آن به شما خواهد گفت. اما قبل از آن، از تحول گزارش‌دهی قصه خواهد کرد؛ روایتی که وضعیت فعلی را روشن می‌سازد و قدرت دیتا را نمایان.

مرور این تاریخ – تاریخِ گزارش‌دهی در افغانستان – به ما کمک می‌کند تا بفهمیم که دیتا چگونه در برهه‌های مختلف به تصمیم‌گیری‌های بهتر کمک کرده است و امروز به کدام شکل کمک می‌تواند.

سیر این تحولات، بررسی وضعیت فعلی و پیش‌بینی آینده‌ی گزارش‌دهی با محوریت سواد دیتا، اهمیت این سواد را، نه فقط به‌عنوان یک مهارت تخنیکی، بلکه در جایگاه یک وسیله‌ی نیروبخشِ اجتماعی و اقتصادی برجسته می سازد.

یکی دیگر از دلایل اهیمت این سواد، از آنجا نشأت می‌گیرد که کشور ما با چالش‌های زیادی – از جمله دسترسی محدود به تعلیم‌وتربیه باکیفیت، تکنالوژی دست‌وپا شکسته و انترنت ضعیف روبرو است.

برای مواجهه با این چالش‌ها در تمام سکتورها، خصوصاً سکتورهای صحت، اقتصاد، زراعت و کمک‌های بشردوستانه، ضرورت جدی به بهبود مهارت‌های سواد دیتا وجود دارد.

اجازه دهید سیر تحول گزارش‌دهی را کوتاه بررسی کنیم.

گام‌های نخستین: از گفتار و حافظه تا نوشتار و کاغذ

از دیرباز، مردم برای تبادل معلومات به گزارش‌دهی می‌پرداختند؛ اما به طُرُق مختلف.

در گذشته‌های دور، این کار بیشتر به شکل شفاهی انجام می‌شد. قصه‌های بقال‌ها از تغییر قیمت اجناس و خوراکی‌ها مِلاک بود و گپ‌های کلان‌های قریه و تجارها سند.

در آن دوران، در بازارهای قدیمی، خرید و فروش براساس اعتماد صورت می‌گرفت و معلومات معاملات بیشتر به شکل شفاهی میان معامله‌گران تبادله می‌شد. [+]

در چنین بازارهای نقش مُخبر و راپورچی همیشه برجسته می‌بود؛ کسی که معلومات تجارتی – یا هر معلومات دیگر – را از یک محل به محل دیگر یا از یک شخص به شخص دیگر انتقال می‌داد.

تکنالوژی پیشرفت می‌کرد و انسان‌ها فراموش‌کار بود. این بود که ضرورت به ثبت و سیاهه کردنِ معلومات بیشتر شد.

مردم و نهادها شروع کردند به سیاهه کردن حساب‌وکتاب‌ها، وقایع و رویدادها و حتی تاریخ.

کتب ثبت وقایع، مکتوب‌ها، دفترهای حساب و دفاتر کل، اولین اقدامات بودند که توسط «باسوادها» در این راه سبز شدند. سواد در آن دوران «توانایی خواندن و نوشتن» بود.

به این ترتیب، استفاد از قلم و کاغذ برای ثبت و گزارش‌دهی برای قرن‌ها متمادی معمول‌ترین روش بود.

افغانستانِ فعلی که در طول تاریخ بخش از امپراتوری‌ها و حکومت‌ها در این مرز و بوم بود، نیز، در به‌کارگیری این علم برای تاریخ‌نگاری، ثبت رویدادها و وقایع، گزارش‌دهی و کتابت برای قرن‌ها جزء پیشروها در جهان بود.

آخرین نمونه‌های زنده و موجود از شگوفایی، کاربرد و زیبایی‌های این علم و مهارت را می‌توان در کتاب‌های فیض محمد به‌خوبی مشاهده کرد.

در این سیر تحول، ثبت و سیاهه کردن وقایع و سوابق هر روز اهمیت بیشتر پیدا می‌کرد؛ تا آنجایی که ثبت بعضی معلومات – از جمله سوابق مالی – به یک قانون الزام‌آور تبدیل شد.

به‌عنوان مثال، ماده ۳۶ قانون مالیات بر عایدات افغانستان، نگهداری سوابق مالی را یک حکم قانونی می‌داند. [+]

براساس این قانون، کاروبارها مؤظفند دفاتر حساب،‌دفتر کل، رسیدها و صورت‌حساب‌ها و قراردادها را نگهداری کنند.

با پیشرفت تکنالوژی معلوماتی و ارتباطی، ثبت سوابق و رویداد و گزارش‌دهی به‌سرعت متحول می‌شد، در افغانستان اما این تغییرات به‌کُندی اتفاق می‌افتاد.

این کُندی تغییرات، دلایلی متعدد دارد؛ از جمله بی‌ثباتی در حکومتداری، زیربنای ضعیف و نبود ظرفیت تخنیکی لازم.

علاوه بر اینها – و شاید مهم‌تر از اینها – رسوم فرهنگی در مقابل تغییر و سازگاری سیستم کاغذی با فرهنگ و امکانات محلی از دیگر موانع اساسی در جهت پذیزشِ سریعِ تکنالوژی‌های جدید شدند.

ترکیب این رسوم فرهنگی با زیربنای ضعیف و نبود مهارت تخنیکی، سیستم‌های کاغذی را مناسب‌ترین سیستم برای ثبت سوابق و گزارش‌دهی می‌ساخت.

همزمان با تحول سریع و انقلابی گزراش‌دهی در اقصی نقاط جهان، افغانستان در عرصه‌ی این علم و مهارت – اگر نگوییم در حال عقب‌رفتگی بود – می‌توان گفت در حال سکون قرار گرفت.

سوال اصلی ولی اینجاست: چگونه این عقب‌ماندگی به‌وقوع پیوست؟ بیایید تحول گزارش‌دهی در جهان و افغانستان را در قرن اخیر بررسی کنیم.

گزارش‌دهی مدرن: مقایسه افغانستان و جهان


این نوشته به تدریج تکمیل می‌شود.


نوشته‌های کوتاه‌تر، عملی‌تر و جذاب‌تر در چینل وتس‌اَپ نشر می‌شود؛ عضو شوید!

پیشنهاد و دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *